از آغاز آن ، طراحی استتار وظیفه فریب بصری را بر عهده داشته است. با تکامل محیط های تاکتیکی ، تحولات تکنولوژیکی و سبک های زیبایی شناسی ، استتار به تدریج در چندین مدرسه تکامل یافته است. در حال حاضر ، عکسبرداری (استتار آلی) و هندسی (استتار انتزاعی) دو سبک نماینده هستند. در حالی که این سبک ها در مفاهیم ، برنامه ها و زبان بصری آنها تفاوت چشمگیری دارند ، اما در سالهای اخیر روند همگرایی را نیز نشان داده اند که نشان دهنده تکامل استتار ناشی از عملکرد و زیبایی شناسی است.
Photorealistic: بازگشت به طبیعت برای پنهان کردن بصری
استتار عکسبرداری بر تقلید واقع گرایانه از محیط طبیعی تأکید دارد. طراحان از بافت های طبیعی مانند جنگل ها ، چمن ها و سنگ ها عکس می گیرند و آنها را به الگوهای تبدیل می کنند و در تلاشند تا حداکثر ادغام بصری با محیط را داشته باشند. این نوع استتار اغلب دارای رنگ های نرم و لایه های غنی است و مخفی کردن دامنه طولانی- قوی و مناسب برای زمین های پیچیده مانند جنگل ها ، کوه ها و چمنزارها را ارائه می دهد.
سبک های نماینده شامل الگوهای استتار آمریکایی و شکن های شکن آمریکایی مانند بلوط ، و همچنین برخی از الگوهای تقلید کننده برفی یا کویر ، یک ویژگی مشترک است: تولید مثل بسیار دقیق تصاویر ، الگویی که از بافت های طبیعی تقلید می کنند ، و هدف از ظاهر "ناپدید شدن" به ناظر.
هندسی گرایی: جابجایی بینایی از طریق تقسیم بندی ساختاری
رویکرد مخالف "هندسی" به سمت بیان انتزاعی متمایز است. بر اساس عناصر هندسی مانند بلوک ها ، خطوط و پیکسل ها ، به کنتراست قوی و توزیع تکه تکه شده متکی است تا یک اثر "بینایی مختل کننده" ایجاد کند و تشخیص تجهیزات مشاهده را برای تشخیص شکل و لبه های هدف دشوار می کند. این نوع طراحی دیگر به دنبال تقلید از طبیعت نیست ، بلکه هدف آن اختلال در سیستم تشخیص ناظر است.
نمونه ها شامل Flecktarn آلمان ، EMR روسیه و الگوهای استتار دیجیتال به طور گسترده مانند UCP و CADPAT است. این الگوهای بر مرزهای رنگی و ریتم تأکید می کند ، و ویژگی های "مخرب" استتار را برجسته می کند ، به ویژه در دید شب و محیط های مادون قرمز در جبهه های مدرن.
تفاوت ها: تفاوت در مفاهیم و محیط های استفاده
تفاوت اصلی این دو در درک متفاوت آنها از "پنهان کاری" نهفته است. Simulacrum بر استتار واقع گرایانه تحت نورپردازی طبیعی تأکید می کند ، مناسب برای استتار استاتیک و محیط های زمین خاص. از طرف دیگر ، استتار هندسی بیشتر روی مخفیگاه پویا در طیف گسترده ای از محیط های تاکتیکی ، از جمله اثربخشی در نور کم ، زمین پیچیده یا شرایط تشخیص چندگانه تمرکز دارد.
از دیدگاه عملکردی ، الگوهای Simulacrum اغلب از طرح های هندسی در محیط های خاص بهتر عمل می کنند ، اما فاقد تطبیق پذیری هستند. در حالی که استتار هندسی ممکن است در یک محیط خاص بهینه نباشد ، اما سازگاری بیشتری را ارائه می دهد و برای جنگ در زمین های مختلف مناسب است.
فیوژن: روند رانده شده توسط فناوری و طراحی
در سالهای اخیر ، با پیشرفت تشخیص تصویر ، فناوری مادون قرمز و روشهای تشخیص باند چند {0} ، الگوهای استتار سنتی با استانداردهای بالاتر با چالش هایی روبرو هستند. این باعث شده است که طراحان به دنبال تعادل بین دو- باشند که قابلیت تداخل ساختاری استتار هندسی را در عین حال انتقال رنگ و بافت های طبیعی شبیه سازی را حفظ کنند.
به عنوان مثال ، الگوی استتار عملیاتی ارتش ایالات متحده (OCP) الگوی استتار ساخت و سازهای دیجیتالی را با طرح های رنگی طبیعی ترکیب می کند. سری M05 فنلاند همچنین ویژگی های هر دو را شامل می شود که شامل بلوک های رنگی طبیعی و شیب در طراحی مدولار آن است.
علاوه بر این ، برنامه های کاربردی در فضای باز غیرنظامی مانند کوله پشتی تاکتیکی ، تجهیزات شکار و کاپشن ها همچنین از الگوهای ذوب شده برای رفع نیازهای متنوع زیست محیطی و زیبایی شناسی استفاده گسترده ای می کنند.
پایان
واقعیت و طراحی استتار هندسی نه تنها دو استراتژی بصری را نشان می دهد بلکه تنش بین عملکرد و زبان طراحی را نیز نشان می دهد. واگرایی آنها ناشی از پیشینه های مختلف تاریخی و الزامات تاکتیکی است. با این حال ، همگرایی آنها نشان دهنده جهت تکاملی است که توسط فناوری و زیبایی شناسی معاصر هدایت می شود. آینده استتار ممکن است دیگر محدود به یک سبک واحد نباشد ، بلکه یک سیستم جامع است که به صورت پویا سازگار می شود و با چندین سناریو پاسخ می دهد.